تیر ماه ۹۸
جمعه۹۸/۴/۲۸.سلام دخملی وای خدای من چقدر اینروزا هوا گرمه 😣شما هم گرمایی مدام تو حمامی یا وقتی میاییم باغ همش داری اب بازی می کنی مثل یه🦆 🤣.الانم تو باغیم و شما هم مشغول همون کاری هستی که گفتم💦.
ماه گذشته خیلی ترافیک کارمون زیاد بود برای کارای ثبت نام و چشم پزشکی شما و دکتر رفتن مامان که باید میرفتیم خونه ی خاله افسر و شما رو میذاشتم اونجا تا برم دکتر ،خونه ی خاله که بودیم بهت خوش گذشت چون خاله حمیده برنامه ریزی کرده بود و شبها که خنک می شد همه با هم می رفتیم بیرون و یکی دو ساعتی بیرون بودیم و برمی گشتیم خونه .از وقتی برگشتیم هم بعضی روزها که میاییم باغ با بابا میری استخر و قراره بقیه ی آموزش شنا رو بابا بهت بده البته از آموزش عمو مسعود دوست بابا بیشتر خوشت اومده و همش سراغش و می گیری 🏊♀️.منم بهت گفتم باهات استخر نمیام تا موقعی که سوپرایزم کنی و ببینم خودت بدون بازوبند و کمک شنا می کنی☺.
این عکس و از خودت تو باغ گرفتی.
اینجا با خاله اینا رفته بودیم دریاچه.
اینجا هم پل طبیعته ولی عکست خیلی بی کیفیته😉.
فکر می کردم این عکسات و برات گذاشتم ولی وقتی وبلاگت و چک کردم انگار فراموش کرده بودم👇😁.
کارنامه ی پیش دبستانی.
و عکس فارغ التحصیلی👩🎓.
ماه گذشته خیلی ترافیک کارمون زیاد بود برای کارای ثبت نام و چشم پزشکی شما و دکتر رفتن مامان که باید میرفتیم خونه ی خاله افسر و شما رو میذاشتم اونجا تا برم دکتر ،خونه ی خاله که بودیم بهت خوش گذشت چون خاله حمیده برنامه ریزی کرده بود و شبها که خنک می شد همه با هم می رفتیم بیرون و یکی دو ساعتی بیرون بودیم و برمی گشتیم خونه .از وقتی برگشتیم هم بعضی روزها که میاییم باغ با بابا میری استخر و قراره بقیه ی آموزش شنا رو بابا بهت بده البته از آموزش عمو مسعود دوست بابا بیشتر خوشت اومده و همش سراغش و می گیری 🏊♀️.منم بهت گفتم باهات استخر نمیام تا موقعی که سوپرایزم کنی و ببینم خودت بدون بازوبند و کمک شنا می کنی☺.
این عکس و از خودت تو باغ گرفتی.
اینجا با خاله اینا رفته بودیم دریاچه.
اینجا هم پل طبیعته ولی عکست خیلی بی کیفیته😉.
فکر می کردم این عکسات و برات گذاشتم ولی وقتی وبلاگت و چک کردم انگار فراموش کرده بودم👇😁.
کارنامه ی پیش دبستانی.
و عکس فارغ التحصیلی👩🎓.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی