سپیناسپینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 روز سن داره

سپینا تک ستاره ی آسمان زندگیم

مهر وآبان ۱۴۰۲

1402/8/12 4:18
نویسنده : فرشته
170 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترم.نمی دونم با تاریخ ایران باید بنویسم یا اینجا چون گاهی تاریخ ایران و یادم میره مثل الان که نمیدونم دقیق چندم آبان ماهِ🙁.

امروز پنج شنبه بود و الان دیگه تو ایران جمعه ست.اگه اشتباه نکنم ۱۲ آبان.

اول با چند تا عکس از اولین هالوین که اینجاییم شروع می کنم.

با این سبد خالی رفتی بیرون.

و با این سبد پر برگشتی خونه، اولش با خجالت می رفتی ولی بعدا دیگه می رفتی و happy Halloween 🎃  هم می گفتی.

بابعضی از دکورها خیلی ترسناک بود.این یکی از خوبهاش بود.

خیلی برام جالب بود که مسن ترها خیلی بیشتر استقبال می کردن و با ظرف کندی منتظر بودن یا داخل خونه یا بیرون نشسته بودن.

البته بگم که این مراسم و خودمون هم قبلا تو ایران روز چهارشنبه سوری داشتیم که بهش می گفتن قاشق زنی و دیگه فکر نکنم کسی انجام بده،چون بیشتر شده آتش بازی ولی تو زمان بچگی خودم قاشق زنی رو یادمه.یادش بخیر😏.

یکروز قبل از هالوین هم دوستت ربکا رو دعوت کردی اومد خونمون و شام بردمتون بیرون و خودتون غذاتون و تو ماشین سفارش دادین چون دوست نداشتین اونجا بشینید و گفتید برگردیم خونه.

اینم هردوتون با عروسک جدیدت لاما که خیلی دوسش داری.

خدا رو شکر که دیگه تنها نیستی و چندتایی دوست پیدا کردی.من و بابا هم خیلی با کار سرگرم هستیم و بهمون کمک می کنه تا کمتر دلتنگ بشیم.

خدایا شکرت...

پسندها (1)

نظرات (0)