سپیناسپینا، تا این لحظه: 11 سال و 4 روز سن داره

سپینا تک ستاره ی آسمان زندگیم

آبان ۱۴۰۰

1400/8/25 0:47
نویسنده : فرشته
130 بازدید
اشتراک گذاری

۱۴۰۰/۸/۲۵ بامداد سه شنبه.ساعت نزدیک به ۱ و من اومدم تا برات بگم از اینکه روزامون چطور داره مثل برق و باد می گذره ،گذر زمان و اینکه چطور صبح ظهر میشه و ما هر کدوم یه طرف خونه تو کلاسیم و بعد از اون چطور شب میشه رو اصلا متوجه نمیشیم .کلاس هامون مثل سابق ادامه داره و تو این مدت فقط یک روز مجبور شدیم دوتایی بریم مدرسه و اونجا کلاس داشته باشیم اونم چون تو خونه نتمون قطع میشد😢.

متاسفانه تو یک ماه و نیم گذشته درد چشمت بهتر نشد و رفتیم پیش دکتر جراحت برای چک آپ و برات داروهای تقویتی نوشت و گفت طبیعیه و به من گفت به جات تو کلاس باشم و درس و برات توضیح بدم که کمتر سرت تو تبلت باشه ولی من نمی تونم و کلاس دارم،داروت و اینجا پیدا نکردیم و دیروز عمه ویدا بعد از ۵ سال از آمریکا اومد و برات داروهای تقویتی ت و پیدا کرده و آورده ،وقتی دیدیش خیلی خوشحال بودی و وقتی سوغاتی هات و می گرفتی همش می گفتی من دارم خجالت زده میشم🤭😁.

هفته ی گذشته با هم رفتیم کلاس موسیقی و شرایطش و پرسیدیم چون خیلی علاقمند شدی سازی و یاد بگیری و از ماه آینده قراره بفرستمت کلاس موسیقی و بعد از یکماه مشخص میشه که تو چه زمینه ای استعداد داری🎼.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)