سپیناسپینا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

سپینا تک ستاره ی آسمان زندگیم

شب یلدا

1392/10/1 23:01
نویسنده : فرشته
358 بازدید
اشتراک گذاری

ملوسکم الان که دارم برات می نویسم 26 آذر و هنوز 4 شب دیگه تا یلدا مونده ولی مامان از دیروز داره تدارک می بینه واسه دخترش چون امسال اولین یلدای دختر قشنگمه.

اول از همه بابا زحمت خرید همه چی رو کشیده-مامان هم یه قسمت خونه رو می خواد سنتی درست کنه و از دخملش چپ وراست عکس بگیره.من همیشه شب یلدا رو دوست داشتم ولی از بعد از فوت بابابزرگ دیگه هیچوقت شوقی واسه این شب نداشتم ولی امسال به عشق دخترم که اولین یلداشه خوشحالم و همش به بابا سیامک می گم این و بگیر اونو بگیر.می خواستم خودم واست لباس هندوانه درست کنم ولی ببخشید عزیزم وقت نکردم.

تو این عکس فعلا"کرسی و گذاشتم هنوز مونده تا کامل بشه ولی عزیز دلم خیلی اینجا خوشحاله.فدای صورت خوشگلت.بعدا" عکسارو سر فرصت برات میذارم.

امروز 29 آذره وای که چه عسل شده بودی دیشب روسری سرت کردم مثل ننه نقلی ها شده بودی.دیروز هم یه سری ازت عکس گرفتم ولی درستشون نکردم که برات بذارم .از پریشب تا حالاهم اینقدر لثه ات میخواره که روی زبونت انگار کبود شده بود اول ترسیدم فکر کردم چیزی توی دهنته وقتی نگاه کردم الهی بمیرم خون مرده شده بود. 

این عکسته با روسری داشتیم می رفتیم دیدن مانی کوچولو که تازه 6 روزه به دنیا اومده.

این عکس هم تو خونشونه.

سپینا بابا عاشقه این عکسته.

دختر روزهای قشنگم!زمستان هم رسید.

سردت شد خبرم کن تا برایت بسوزم...

بهانه های دنیا تورا ازیادم نخواهد برد

من تورا در قلبم دارم نه در دنیا                 هفته ات پر برف لبت پرخنده باد

این متن رو بابا واسه مامان اس ام اس کرده بود خیلی قشنگ بود گفتم از طرف مامان وبابا واسه دخترم یادگاری بمونه.

نفسم دیروز و دیشب کلی ازت عکس گرفتم ولی اونجور که دلم می خواست نشد چون همش می ترسیدم به وسایل اطرافت دست بزنی و خدایی نکرده اتفاقی برات بیفته واسه همین بی خیال شدم به امید خدا وقتی بزرگتر شدی جبران می کنم.

این عکسته با هندوانه.می خواستم اول به شکل گربه برات درست کنم نمیدونم چرا شبیه جغد شد.

دیشب واسه اولین بار مزه ی هندوانه رو چشیدی البته آبش و بهت دادم. 

سپینا با دیوان حافظ.قربونت برم اینقدر کتاب دوست داری.

سپینا با سماور.

اینم سپینا با بقیه ی مخلفات شب یلدا.عزیز دلم اگه بقیه چیزا رو می دادم بهت می کردی تو دهنت یا....

واسه همین یه عکس کلی گرفتم .تا دخترم وقتی تونست همه چیز بخوره خوب مامان هم با خیال راحت بهش میوه و چیزای دیگه میده.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)