سپیناسپینا11 سالگیت مبارک

سپینا تک ستاره ی آسمان زندگیم

دی ۹۹

چهارشنبه ۴ دی ماه ۹۹ .سلام عزیزم فکر کنم برای اولین بار باشه که اینقدر مدت طولانی به وبلاگت سر نزدم و برات چیزی ثبت نکردم.😔 همش به دلیل مشغله ی زیاده وای که چه روزای سختی رو تا الان پشت سر گذاشتیم متاسفانه خاله زهره نزدیک به دو ماه پیش کرونا گرفت و بعد از دو بار بستری شدن بیمارستان الان یکم رو به بهبوده حدود ۱۰ روزی هم خونه ی ما بود و ما بهش با کمک خاله ها رسیدگی کردیم. از یه طرف کلاس من از یه طرف کلاس تو ،...از صبح که بیدار میشی وارد کلاس میشی تا ۱۱/۵ و بعد نوبت من میشه که وارد کلاس آنلاین بشم گاهی حسابی باهام همکاری می کنی و حتی ازم سر کلاسم پذیرایی هم می کنی گاهی هم مثل زمانی که خاله زهره اینجا بود سر ناسازگاری داری و تا می تونی من و میر...
3 دی 1399

شهریور ۹۹

۹۸/۶/۲۳ یک شنبه.سلام دخترم بیشتر از یک ماهه که نتونستم بیام اتفاقات زیادی تو این مدت افتاد که خیلی از نظر روحی ریختم به هم.متاسفانه زن دایی مهربون و واقعا دوست داشتنی رو ماه گذشته از دست دادیم😔🖤. ۱۸مرداد جمعه ساعت ۹/۵-۱۰شب زن دایی با خواهر و خواهرزاده ش از امامزاده صالح برمی گشتن که ماشین بهش می زنه و فرار می کنه.زن دایی هم کمتر از ۶ساعت دوام میاره و در اثر ضربه مغزی از بینمون میره 😢🖤 خدایا دیگه چنین روزی رو برنگردون🙏. ساعت ۳/۵صبح بود دیدم بابا داره با عجله از خونه میره بیرون از صدای سوییچ بیدار شدم پرسیدم کجا میری دستم گرفت و مرتب می گفت آروم بلند شو ،بیا بشین برام آب آورد و گفت که چه اتفاقی افتاده ،وای جیگرم سوخت،قلبم تیر می کشید بابا ازم...
24 شهريور 1399

مرداد۹۹

۹۹/۵/۱۴ سه شنبه.سلام دخترم اومدم با چندتایی اتفاق جدید که تا اونجایی که ذهنم یاری کنه برات ثبت می کنم.اولین و مهمترینش شروع به کار دوباره ی مامانِ☺ البته با قبل یکم تفاوت داره و اونم بخاطر این بیماریه که هنوز ادامه داره و تا زمانی که دارو و واکسنی براش پیدا نشه هیچ چیز دیگه مثل قبل نیست.امسالم فکر می کنم به احتمال خیلی زیاد مثل ماه های آخر سال تحصیلی گذشته کلاس های درسی دوباره به صورت آنلاین برگزار بشه و به همین دلیل گفتم کارم با سال های گذشته تفاوت داره چون باید یه قسمتی از خونه مون و مثل کلاس درست کنیم که با هم اونجا کار کنیم من درس بدم و تو هم درس بخونی البته جدای از اون تدریس ها رو هم باید تو مدرسه فیلم بگیریم و برای دانش آموزان ارسال کنی...
14 مرداد 1399

تیر۹۹

شنبه ۹۹/۴/۷.سلام سپینازم ☺بله، بهارم تموم شد و یه تابستون دیگه از راه رسید و جالب اینکه از وقتی اومده تا امروز چه هوای خوب و خنکی هم با خودش آورده 😊. این عکس گیلاس چینی هفته ی گذشته ست با خاله. عزیزم پنجمین ماهه که بخاطر بیماری کرونا همه ی زندگی ها دیگه مثل قبل نیست و آرامش خاطری وجود نداره البته برای بیرون رفتن و رفت و آمدها و تو این مدت ما همه ی قرارهامون تو باغ بوده اینم بگم با خاله ها که رفت و آمد داریم اونا هم مثل خودمون رعایت می کنن و بیرون نمیرن مثلا هفته ی گذشته خاله فاطی چند روزی پیشمون موند و از صبح واسه خوردن صبحانه می رفتیم باغ و شاممون هم اونجا می خوردیم برمی گشتیم خونه دو شب هم خاله پیشمون موند.چهارشنبه هم تولد خاله بود و با سا...
7 تير 1399

خرداد۹۹

سه شنبه ۲۷خرداد.سلام دخترم چهارمین ماه تو خونه موندن هم داره تموم میشه،و همچنان درس خوندن ادامه داره با اینکه ارزشیابی تون آخر اردیبهشت انجام شد ولی تا همین الان ادامه داره باید کتاب داستان روخوانی کنی و صدات و ضبط کنم و بفرستم واسه معلمتون و چند جمله ی کلیدی از کتاب هم باید بنویسی،برای ریاضی هم انواع تمرین ها رو باید انجام بدی. خلاصه که این روزا داره به این شکل سپری میشه تقریبا اکثر روزها هم یا با بابا یا بدون بابا میریم باغ و وقتمون و اینجوری میگذرونیم.البته یه روزایی هم اینجوری میگذره👇😁. خدا رو شکر تو خونه خیلی بهم کمک می کنی تو کارای خونه آشپزی و... یه سری از کارات به روایت تصویر 😁 شیرینی پزی👇عاشق این کاری شعر خوانی👇 تازه سو...
27 خرداد 1399

اردیبهشت،تولد هفت سالگی

دختر زیبای من تولدت مبارک. کوچولوی هفت ساله ی من تولدت مبارک. ۹۹/۲/۱۲ جمعه.سلام عزیزدلم دقیقا یک هفته از تولدت می گذره هفته ی گذشته جمعه ،هشتمین اردیبهشتی که دارمت🤗.یه تولد سه نفره از نوع قرنطینه ای که همه چیزش بصورت خودکفا فراهم شد  بدون خرید از بیرون☺ حتی کیکش 🎂. از خیلی وقت پیش همش روزشماری تولدت و می کردی و منتظر جمعه ۵ اردیبهشت بودی و مثل خودم عاشق سوپرایزی و همش خودت پیشنهاد میدادی چطوری سوپرایزت کنم😁...به همین دلیل تو روزی که فکرش و نمیکردی یعنی پنج شنبه یک روز قبل تولدت از صبح با بابا هماهنگ کردیم و چیزایی که لازم بود و بابا گذاشت تو ماشین و قرار شد بریم باغ و اونجا بابا سرت و گرم کنه تا من بتونم یه کارایی بکنم. از اونجای...
12 ارديبهشت 1399

بهار۹۹

روز جمعه ساعت ۷:۱۹ لحظه ی تحویل سال ۹۹، سال موش🐀 ۹۹/۱/۱۳چهارشنبه.سلام دخترم دو تا تبریک بهت بدهکارم هم سال نو هم سیزده بدر😊.امیدوارم این سالی که با استرس و نگرانی شروع شد خیلی غم و غصه ش ادامه نداشته باشه و آرامش به همه جا برگرده. وای که چقدر واسه بعضی چیزا دلتنگم برای دیدن عزیزانم در آغوش گرفتنشون و لمس دستاشون حتی بوسیدن و بغل گرفتن تو عزیز دلم رو بدون استرس و ترس از انتقال ویروس،با امید به خدا این روزها هم میگذره و همه سلامت می مونیم و قدر خیلی از چیزایی رو که تا الان نمی دونستیم و می دونیم. امسال خیلی نوروز متفاوتی بود همش تو خونه بودیم و فقط یکی دوبار با هم رفتیم فروشگاه اونم با شرایط خاص مثل داشتن ماسک و دستکش و ضدعفونی کردن دست...
13 فروردين 1399

اسفند ۹۸😨

۹۸/۱۲/۱۲دوشنبه.سلام عزیز دلم که این روزا همش داری آتیش میسوزونی تو خونه😬. متاسفانه این روزا خبرای خوبی نیست یه ویروس کوچیک(کرونا😈) همه ی زندگی ها و آرامش و...خلاصه همه چیزمون و ریخته به هم😓 مدارس تعطیله و مثل زمان جنگ شماها هم تو خونه از طریق شبکه آموزش درس می خونید😣.من شما و خودم و تو خونه قرنطینه کردم و بابا هم که مجبور به بیرون رفتنه وقتی میاد خونه همه جا رو ضد عفونی می کنیم اینقدر از الکل استفاده کردم همه جا برق میزنه😍و تازه کشف کردم که چقدر الکل راحت همه چیز و از بین میبره😉 خلاصه که روزهای سختیه 😯 شنبه ۹۸/۱۲/۲۴.سلام دوباره عزیزم چند روز بیشتر به پایان زمستان و اومدن بهار نمونده ولی همچنان تو خونه ایم و به قول معروف قرنطینه😣.برای من ای...
12 اسفند 1398

بهمن ۹۸

۹۸/۱۱/۱سه شنبه.سلام عزیزم،دختر مهربون مامان همدمم چقدر خوبه که هستی❤. تو ماه گذشته تعطیلات فراوون به علت آلودگی هوا   داشتیم و تو خونه بودیم و از ترس هوای بد بیرونم نمی رفتیم همین تعطیلات باعث شد که مدرسه تا الان دو تا پنج شنبه براتون کلاس بزاره ،پنج شنبه ی گذشته صبح وقتی بیدار شدی گفتی سرم درد می کنه دستم و گذاشتم رو پیشونیت دیدم یکم داغی بهت استامینوفن دادم و بردمت مدرسه چون زمان کوتاهتری نسبت به روزای عادی کلاس داشتی از ۸/۵ تا ۱۲در صورتیکه روزای عادی از۷/۵تا۱/۴۵مدرسه ای ...خلاصه ظهر که اومدی دیدم چشمات بی حاله و نشون به اون نشون که ۳روز افتادی و همش تب داشتی و خوابآلود بودی و بی اشتها .تبت و کنترل می کردم و سه شب خواب درست نداشتم شنبه هم ...
1 بهمن 1398