سپیناسپینا، تا این لحظه: 11 سال و 2 روز سن داره

سپینا تک ستاره ی آسمان زندگیم

14 ماهگی

  سه شنبه 6 خرداد.دختر ناز مامان سلام .قربونت برم که 14 ماهه شدی ولی هنوز راه نیفتادی.از دیروز تا حالا به مدت چند ثانیه تنها می ایستی ولی قبلا" هم گفتم از اونجایی که به شدت مراقب خودتی زود دستت و به جایی می گیری که نیفتی تازه دستت و به میز آشپزخونه می گیری و می آیی تو آشپزخونه دخترم.امروز مبعث بود و تعطیل بود از صبح تا ظهر تنها بودیم بابا که اومد بردمت حمام و عصر هم رفتیم پارک ولی خیلی شلوغ بود دوست داشتم بنشونمت رو تاب و سرسره ولی به قدری شلوغ بود که فقط پیاده روی کردیم شما هم خوابت گرفته بود واسه همین اومدیم خونه چون تو بغل مامان خوابت برد الانم که ساعت 8 شبه شما هنوز خوابی.خدا به داد مامان برسه امشب شب زنده داری داریم.از...
7 خرداد 1393

13 ماهگی

92/2/6 سپینای عزیزم سلام دخترم.اصلا"باورم نمی شه که یک سال گذشت با اینکه خیلی هر سه تامون اذیت شدیم مخصوصا"شما عزیز دلم ولی خیلی زود تموم شد و امروز اولین روز بعد از یک سالگیته نازنینم.دختر قشنگم واسه تولدت هیچ کاری نتونستم برات بکنم چون متاسفانه سرما خورده بودی.البته تو پست قبلی گفته بودم که نمی خواستم برات جشن بگیرم ولی می خواستم ببرمت آتلیه سه تایی با هم یه عالمه عکس بگیریم ولی فکر کردم شاید اذیت بشی چون آب ریزش بینی داشتی هنوزم کامل خوب نشدی و نمیدونم فردا که می خوام ببرمت برای واکسن واکسنت و می زنن یا نه.خلاصه اینکه مامان کلی خودش و سرزنش کرد که چرا مراقب دخترش نبوده که درست زمان تولدش مریض باشه.از روز سه شنبه شب آبریزش بینی ش...
4 خرداد 1393

دست کوچولو پا کوچولو

  دختر قشنگم وقتی به دنیا اومدی دست و پای خوشگل و کشیده ای داشتی وقتی دیدمت از پای کشیدت تعجب کردم .ناخن دستت هم خیلی بلند بود مجبور شدیم دستکش دستت کنیم که صورتت رو خراش ندی تا اینکه 92/2/16 برای اولین بار خاله فاطی ناخنت و گرفت منم برات نگه داشتم که وقتی بزرگ شدی ببینی چقدر ظریف و کوچولو بودی. خیلی با مزه است همیشه شست پات بالاست همیشه هم با انگشت های پات بازی می کنی انگشتهای دیگران هم خیلی توجهت رو جلب می کنه.         وقتی می خوام ازت عکس بگیرم اینقدر ورجه وورجه می کنی که باید یه ده بیست تایی عکس بگیرم شاید یدونش خوب در بیاد قربونت برم.   ...
3 خرداد 1393

نوروز 93 و 12 ماهگی

                                                                           سلام دختر زیبای من گل من مامان جونم اولین عیدت مبارک باشه.الهی صدمین بهار زندگیت.دیگه شمارش معکوس شروع شده میدونی واسه چی؟؟واسه تولد یک سالگیت. بابا که از اواخر اسفند روز شماری می کرد.دختر من امروز روز سوم ...
2 خرداد 1393

تولد یک سالگیت مبارک عشقم

سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست  آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی  تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک                                                                    امروز خورشید شادمانه ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت قلب ها به مناسبت آمدنت خوش...
11 ارديبهشت 1393

7 ماهگی

  92/8/5 امروز صبح ساعت 9 با خاله شمسی و بابا رفتیم برای واکسن از نیمه های شب داشت بارون می اومد امروز اولین روز بارونیه و هوا هم دیگه پاییزی شده .مامان از ساعت 7 صبح بهت استامینوفن داده که تب نکنی تازه از دیشب برات برنج هم خیس کردم چون قراره اولین تجربه ی غذا خوردنت با لعاب برنج باشه.وزنت شده 8/250 البته با لباسات قد 67/5 دور سر 43/5.بعد از اون خاله بردت تو اتاق واکسن بعد از زدن واکسن یه کوچولو گریه کردی و تو بغل خاله تا خونه خوابیدی. وقتی رسیدیم خونه بیدار شدی این عکس بلافاصله بعد از بیدار شدن و عوض کردن لباساته. قربونت برم من و بابا خیلی ذوق زده بودیم که دخترمون نیم ساله شده واسه همین یه جشن سه نفره گرفتیم البته بع...
9 فروردين 1393

11 ماهگی

تولدت مبارک ای گل گلدون من هزار سال زنده باشی بسته به تو جون من سپینا تنها ستاره ی زندگی مامان و بابا 11 ماهگیت مبارک.                                                       92/12/5 امروز ساعت 3/5 تا 5/5 با بابا رفتیم پیاده روی شما هم تو کالسکه خوابت برد.          92/12/6 دوباره با بابا رفتیم پ...
8 فروردين 1393

اولین دندونت مبارک

     عزیز دلم یک ساعت و نیم پیش مامان متوجه اولین دندونت شد اینقدر ذوق کردم که می خواستم گریه کنم الان که دارم واست می نویسم ساعت 1 شبه 92/10/10وشما لالا کردی و تازه از خونه ی خاله فاطی اومدیم.تو بغل بابا بودی وداشتی نق می زدی و دهنت باز بود آماده واسه گریه که یه دفعه مامان متوجه مروارید کوچولوی دخترش شد. سپینا جونم می دونی آش دندونی شما رو کی پختیم ؟؟؟؟؟؟؟ 92/8/13 با کمک خاله فاطی مهربون واسه شما آش پختیم اونم چه آشی ولی نه من خوردم نه بابا ولی قراره آش دوم رو بخوریم. این عکس روزیه که برات اولین آش رو پختیم. چون از بعضیا شنیده بودم برای اینکه راحت دندون در بیاری قبل از اینکه دندونت نیش بزنه &nb...
8 فروردين 1393